همیشه فکر میکنم به اینکه آدم باید یک جایی داشته باشد که گاهی وقتها دست روحش را بگیرد و فرسنگها از این دنیا دورش کند تا دوباره جوانه بزند.
بخاطر همین است که گاهی دست دلم را میگیرم و روانهاش میکنم کنار تو.
همانجا که زمین مستقیم با دل آسمان سر و سِری دارد و ملائکه خاک آنجا را سرمه چشمان خود کردهاند.
محل رفت و آمد فرشتگان است و قطعهای از بهشت.
جایی که بوی یاس قلبهای آدمیان را معطر میکند.
اجابة الدعا تحت قبهای است.
معنای واقعی ادعونی استجب لکم.
مگر میشود سائل آمد و بیچاره برگشت.
اینجا دلت را گلاب میپاشند،معطر میکنند، شفا میدهند.
زمین اینجا سقف ندارد نور علی نور است.
خدا اینجا را پناه آدمیان کردهاست، پناه وقتهایی که شلوغیهای دنیا تمام قلبمان را خاک پاشیده است.
العطش چشمانمان اینجا متبرک است به روضههای گودال.
اینجا قرار عاشقی با آسمان داریم.
#طلبه_نوشت
✍#پرنیا